خارخسک، گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد خنجک، خسک، حسک، شکوهنج، سکوهنچ، سیالخ، جسمی
خارخَسَک، گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد خَنجَک، خَسَک، حَسَک، شِکوهَنج، سِکوهَنچ، سَیالِخ، جَسمی
سه خواهران. کنایه از بنات باشد و آن سه ستاره است پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش که آنرا هفت اورنگ و دب اکبر نیزگویند و چهار دیگر بصورت کرسی است که نعش خوانند. (برهان). سه ستاره اند پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش. (غیاث) (آنندراج) (جهانگیری) : زهره بدو زخمه از سر نعش در رقص کشد سه خواهران را. خاقانی. ای بر تن تو جان دوپیکر گریسته در هفت پرده چشم سه خواهر گریسته. سیف اسفرنگی
سه خواهران. کنایه از بنات باشد و آن سه ستاره است پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش که آنرا هفت اورنگ و دب اکبر نیزگویند و چهار دیگر بصورت کرسی است که نعش خوانند. (برهان). سه ستاره اند پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش. (غیاث) (آنندراج) (جهانگیری) : زهره بدو زخمه از سر نعش در رقص کشد سه خواهران را. خاقانی. ای بر تن تو جان دوپیکر گریسته در هفت پرده چشم سه خواهر گریسته. سیف اسفرنگی
مرکّب از: بی + گوهر، بی اصل. نانجیب. بدگهر. بی پدرو مادر. (یادداشت مؤلف)، مقابل نژاده: بی گوهر گوهری ز گوهر نشود سگ را سگی از قلاده کمتر نشود. سنایی. سروری را اصل و گوهر برترین سرمایه است مردم بی اصل و بی گوهر نیابد سروری. سوزنی. رجوع به گوهر شود
مُرَکَّب اَز: بی + گوهر، بی اصل. نانجیب. بدگهر. بی پدرو مادر. (یادداشت مؤلف)، مقابل نژاده: بی گوهر گوهری ز گوهر نشود سگ را سگی از قِلاده کمتر نشود. سنایی. سروری را اصل و گوهر برترین سرمایه است مردم بی اصل و بی گوهر نیابد سروری. سوزنی. رجوع به گوهر شود
هم نژاد. هم نسب. (یادداشت مؤلف) : بزرگی است در بلخ بامی سر است مرا نیز در تخمه هم گوهر است. اسدی. گرطاعتش دارد دهد بی شک بسی زین بهترش چون داد ملک خود به تو گر نیستی هم گوهرش ؟ ناصرخسرو. مگر آتش و شیر هم گوهرند که از دام و دد هرچه باشد خورند؟ نظامی
هم نژاد. هم نسب. (یادداشت مؤلف) : بزرگی است در بلخ بامی سر است مرا نیز در تخمه هم گوهر است. اسدی. گرطاعتش دارد دهد بی شک بسی زین بهترش چون داد ملک خود به تو گر نیستی هم گوهرش ؟ ناصرخسرو. مگر آتش و شیر هم گوهرند که از دام و دد هرچه باشد خورند؟ نظامی
خار خسک و آن خاری باشد سه گوش. (برهان). خارخسک. (فرهنگ رشیدی) (جهانگیری) (الفاظ الادویه). نام گیاهی است که هندش گو کهرو نامند. (آنندراج) ، شاخ و نهال، هر چیز که سه گوش داشته باشد. (ناظم الاطباء)
خار خسک و آن خاری باشد سه گوش. (برهان). خارخسک. (فرهنگ رشیدی) (جهانگیری) (الفاظ الادویه). نام گیاهی است که هندش گو کهرو نامند. (آنندراج) ، شاخ و نهال، هر چیز که سه گوش داشته باشد. (ناظم الاطباء)
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است حاکی از ناله های فراق و شکایت از جور معشوق. فواصل درجات گام آنرا در صورتی که با پرده متغیر مخالف آن دستگاه در نظر بگیریم (درجه پنجم گامش را ربع پرده زیر کنیم) دارای دو دانگ مساوی است و چون تناسب فواصل درجاتش با درجات گام چهارگاه با تقریبی مساویست. لذا اغلب گوشه ها و تکه های معروف چهار گاه در سه گاه نواخته میشوند و آن عبارت است از: زابل حصار مخالف مغلوب مویه. گوشه و تکه هایی که مخصوص سه گاه است عبارتند از: شاه ختایی جغتایی تخت طاقدیس (صبا)
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است حاکی از ناله های فراق و شکایت از جور معشوق. فواصل درجات گام آنرا در صورتی که با پرده متغیر مخالف آن دستگاه در نظر بگیریم (درجه پنجم گامش را ربع پرده زیر کنیم) دارای دو دانگ مساوی است و چون تناسب فواصل درجاتش با درجات گام چهارگاه با تقریبی مساویست. لذا اغلب گوشه ها و تکه های معروف چهار گاه در سه گاه نواخته میشوند و آن عبارت است از: زابل حصار مخالف مغلوب مویه. گوشه و تکه هایی که مخصوص سه گاه است عبارتند از: شاه ختایی جغتایی تخت طاقدیس (صبا)